معنی کل چو - جستجوی لغت در جدول جو

فرهنگ گویش مازندرانی

(کُ یُ جِ)

دهی از دهستان بیرون بشم است که در بخش کلاردشت شهرستان نوشهر واقع است و 960 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)

از اجزای خیش، چوبی که به گردن حیوان اندازند و دسته ی چوبی

تیر وسط اتاق که زیر پلور گذاشته شود، ستون بنا

سرشاخه ی درخت که از آن هیزم گیرندخار و خاشاک سرشاخه های خشک.، شایعه

از ابزار مربوط به گاوآهن

کنده ی درخت که قابل حمل بوده و برای هیزم استفاده شود

تاج، زمان جفت گیری بز وحشی، زود، تند

خیره چشم

اولین آب حمام خزانه ای که برای شستشو مورداستفاده قرار می

چوبی که با آن آتش تنور را هم زنند، چوب هایی که برای بستن گذرگاه در پرچین مورد استفاده قرار

چوب کج

نوعی بازی دسته جمعی در سوادکوه که عموما در فصل تابستان و

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما